رباب

رباب از سازهای زهی مضرابی (زخمه‎ای) مقید است که در ساخت آن، چوب، پوست، زه یا نخ نایلون به کار می‎روند و یکی از قدیمی ترین سازهای نواحی ایران است که رد آن در ادبیات، حجاری ها و حکاکی بر روی ظروف از قدیم دیده شده است. رباب به صورتی که امروزه در گروه نوازی شهرها متداول است سازی‎ست که غالبا از چوب گردو یا توت و چوب های سخت دیگر ساخته می‎شود و اجزای اصلی آن عبارت‎اند از کاسه، سینه، دسته، سرپنجه و برخی اجزای کوچک تر. معمولا تمام قسمت های رباب از چوب یک تکه ساخته می‎شوند.

در طی قرون، ساختار این ساز و نوع استفاده‎ی آن تغییرات فراوانی کرده است. در بعضی نواحی آن را به صورت عمودی در دست می‎‏گیرند (مانند کمانچه) و با کمانه (آرشه) وترها را به صدا درمی‎آورند. در گروه نوازی‎های مراکز شهرها آن را به صورت افقی روی زانو می‎گذارند (مانند عود و تار) و با مضراب می نوازند. انواع رباب در برخی نواحی ایران و دیگر کشورهای همجوار متداول‎اند. این ساز از حدود نیم قرن پیش در گروه نوازی های سازهای ملی، مورد استفاده قرار گرفته است.

کاسه‎ی طنینی

کاسه‎ی طنینی شامل دو قسمت کاسه و سینه است. کاسه، توخالی و بزرگ است و بر دهانه‎ی آن پوست کشیده می‎شود و خرک روی پوست قرار می‎گیرد. در دو طرف بالای این کاسه که به سمت سینه می‎رود، دو فرورفتگی وجود دارند که باعث می‎شوند کاسه دوقسمتی به نظر آید. در ساخت برخی رباب‎ها این دو فرو رفتگی کمی بالاتر، بین کاسه و سینه ایجاد شده اند.

سینه

سینه جعبه‎ای‎ست توخالی و تقریبا مثلثی شکل به طول تقریبی کاسه‎ی ساز که از طرف هم عرض کاسه در محل اتصال، و از یک طرف هم عرض دسته در محل اتصال به سرپنجه است. سطح سینه با صفحه‎ای چوبی که تراش نازکی (حدود چند میلی متر) خورده، پوشیده شده است. در نوع شهری رباب چون از وترهای واخوان استفاده نمی‎شود گوشی‎های کوچک سطح جانبی آن تزیینی به نظر می‎رسند و سوراخ‎های آن که برای عبور وترهای واخوان ایجاد شده اند به خاطر خروج بهتر صدا از جعبه‎ی طنینی بازمی‎مانند. برای اطلاع از مشخصات وترهای واخوان رباب در نواحی ایران باید به انواع محلی رباب مراجعه شود.

دسته

دسته‎ی رباب کوتاه و ادامه‎ی چوب سینه است و به صورت هرم به سرپنجه می‎رسد. تعداد چهار دستان بر آن بسته می‎شوند و غالبا تزییناتی با استخوان که در ادامه‎ی  سینه است بر روی آن دیده می‎شود.

سرپنجه

جعبه‎ی کوچک توخالی، در ابتدای طول دسته و محل قرار گرفتن یک سر وترهای اصلی و گوشی‎هاست. سرپنجه را کمی متمایل به طرف عقب می‎سازند و شش گوشی به تعداد وترهای رباب (در هر طرف سه گوشی) در طرفین آن قرار دارند. اگر در ساخت انتهای سرپنجه شکل‎ها و حالت های تزیینی به کار روند آن را صراحی می نامند.

پوست

پوست روی کاسه‎ی رباب معمولا کلفت تر از سازهای مشابه است (قسمت ضخیم تر پوست گوسفند یا گاوِ) زیرا استفاده از وترهای ضخیم تر و دسته‎ی کوتاه، فشار زیادی بر خرک و پوست وادار می کند.

خرک

قطعه چوب یا استخوان کوچکی از جنس شاخ به طول تقریبی 6 سانتی متر است که با دو پایه ی کوچک خود روی چوست کاسه قرار میگیرد و وترها از درون شیهای کم عمق آن عبور می کنند. برای صدادهی بهتر باید مضراب را کمی دورتر از خرک نزدیک به سینه ی ساز بر وترها فرود آورد

گوشی ها

رباب 6 عدد گوشی از جنس چوب، به تعداد وترهای ساز و به صورت میخ سر پهن دارد که قسمت پهن هر گوشی برای کوک کردن ساز در دست نوازنده به چپ و راست گردانده می‎شود و قسمت باریک تر آن داخل فضای خالی سرپنجه قرار می‎گیرد و یک سر هر وتر به یک گوشی بسته می شود.

دستان‎ها

تعداد متفاوتی دستان (معمولا 4 دستان) از جنس زه (روده‎ی تابیده‎ی چهار پایان) یا نخ نایلون روی دسته‌‎ی رباب بسته می‎شود.

شیطانک

قطعه استخوان باریک و کم ارتفاعی به عرض دسته‎ی ساز است که بین دسته و سرپنجه قرار دارد و وترها برای بسته شدن به گوشی‎ها از درون شیارهای کم عمق آن عبور می‎کنند.

سیم‎گیر

قطعه‎ای‎ست کوچک و معمولا از فلز (برنج) که در انتهای بدنه‎ی کاسه نصب می‎شود و گره وترها به آن بسته می‎شوند.

تعداد و جنس وترها

رباب دارای 6 وتر اصلی است که دو به دو، با یکدیگر همصدا کوک می‎شوند. جنس وترها به صورت سنتی از زه (روده‎ی تابیده) یا نخ ابریشم تابیده بوده است اما امروزه از وترهای گیتار که صدادهی بهتری دارند استفاده می‎شود. وترهای اول و دوم، نایلون بدون روکش دارند، وترهای سوم و چهارم فلزی روکش دارند و وترهای پنجم و ششم با ضخامت بیشتر، فلزی روکش دار هستند. گاهی از وتر هفتم نیز به عنوان واخوان استفاده می‎شود که آن هم فلزی روکش دار است، و در این صورت هفت گوشی روی سرپنجه گذاشته می‎شوند. در مقام های مختلف موسیقی ملی ایران کوک وترهای پنجم و ششم متغیر است و تمام فواصل موسیقی ایرانی در میدان صدادهی رباب قابل اجرا هستند.

وسعت

وسعت معمول صدای رباب حدود یک اکتاو و نیم است.

جهت اطلاعات بیشتر به کتاب سازشناسی ایرانی مراجعه شود.